"فداک"

الف قامتت که خم شد، نام باغت شد "فدک"

"فداک"

الف قامتت که خم شد، نام باغت شد "فدک"

شوخی شوخی هم

عاشق شوی

می کشنت...



* ... و من عشقته قتلته...

گفتن "فداک" هم برایشان سخت بود

این شد که لازم شد تو فدا شوی

فدایت شوم...

در ارتباط با استکبار می شود به پیروزی رسید

و می شود دشمن به پیروزی ما راضی هم باشد...



* ... حتی تتبع ملتهم...

(بقرة/۱۲۰)

مسلمانان سبیل ها را می زنند و محاسن را می گذارند

زرتشت ها محاسن را می زنند و سبیل ها را می گذارند

حالا تو خود دانی

زرتشتی یا مسلمانی...



* از طرف یک زرلمانی ...

- در همه ی دنیا

تو را بعد از این "آقا"

از همه بیشتر دوست دارم...



* و چه شیرین می خندد آن آقای طوس...

از رمضان به قم

از قم به مشهد...



* و لا تخلنی یا رب من تلک المشاهد الشریفة و المواقف الکریمة...

روی هوا بودن

تو را به زمین می زند...



* إیاک و طاعة الهوی...

(غرر الحکم)

پونه برای ماست، مصلح
عسر برای اخلاق، مفسد

این عید عباد

آنان که اگر بگویی روزه

می گیرند

و اگر بگویی افطار

می خورند

آنان که عبد اند،  مبارک...

دست بالای دست بسیار است

اما بالای دست فدایی تو، دیگر نه...



* فلیس فوقه بر...

استخر

سونا

جکوزی و...

و تو خود را پاک نکردی...


*سلام بر تو ای ماه پاکی ها

باید
آمادگی "حیات"
داشته باشی...


فدایت، چیزی از جنس واژه شهادت...
** ... بل أحیاء...
(آل عمران/۱۶۹)

زلال شادی ها

مکدر می شوند

دل نبند...

زیانبارترین سودی است که مومن به دست آورده
آری، "ثروت" از ۲ گرگ درنده هم زیانبارتر است. 
و کمترین زیانش برای مومن این است که به
برادر مسلمان خود بگوید تو مال و ثروتی نداری
و اینگونه دست رد بر سینه ی "خواستگار" بزند...